قاشق چای خوری نویسنده هوشنگ مرادی کرمانی نشر معین
پشتیبانی 24 ساعته
فرصت 7 روزه بازگشت کالا
تضمین کیفیت کالا
پرداخت امن از درگاه بانکی
قاشق چای خوری نویسنده هوشنگ مرادی کرمانی نشر معین
کتاب قاشق چای خوری نویسنده هوشنگ مرادی کرمانی نشر معین
معرفی کتاب :
کتاب قاشق چای خوری اثر هوشنگ مرادی کرمانی پانزده داستان کوتاه جذابیست که توسط نشر معین روانه بازار شده است.
داستانهای این کتاب کاملا جدی است و فضای طنز ندارد و رگههایی از عشق هم در آنها دیده میشود. داستانها در زمان حال و فضای شهری اتفاق میافتد و حالت اجتماعی دارند.
این کتاب دربردارنده ۱۵ داستان کوتاه است و به غیر از چهار داستان که پیشتر در نشریه داستان منتشر شده بودند همه آنها داستانهای جدیدی هستند.
آقای مرادی کرمانی را بیشتر به عنوان نویسنده ادبیات کودک و نوجوان میشناسند اما داستانهای این کتاب، مخاطبانی فراتر از گروه سنی نوجوان دارند.
داستانهای این کتاب، بیشتر در شهر جریان دارند و دیگر در ده و روستا نیستند. البته از جهتی ناراحتم چون آقای مرادی گفت که این کتاب آخرین کارم است و بعد از آن میخواهم قلم را ببوسم و کنار بگذارم. چون این داستانها من را اذیت کردند.
در بخشی از ابتدای کتاب میخوانیم:
فیل را که میخواهند با هواپیما از جایی به جایی ببرند، برای حفظ تعادل، زیر دست و پایش جوجه مرغهایی میریزند، فیل ساعتها تکان نمیخورد، نمیخوابد، نمیآشامد، تا به مقصد برسد. فکر میکند اگر پا از پا بردارد، تکان بخورد جوجهای یا مادرش را زیر دست و پای سنگیناش لِه کند.
فکر میکنم:
این هیکل گنده و قدرتمند، بهجای قلب، پروانهای زیبا و ظریف دارد که در سینهاش میتپد.
قصههای این کتاب را، دودستی و با احترام و با شرمندگی، به آن فیل زورمند و پروانه قشنگش پیشکش میکنم.»
در قسمتی از داستان «پتوس بهرام، پتوس نگار» از این کتاب میخوانیم:
پتوس بهرام مدام میرود. شب و روز، خواب و خوراک ندارد. همینجور میرود، از گلدان به تاقچه، از تاقچه به دیوار، به سیخ و میخ و نخ و پیچ چنگ میزند، هر برجستگی و لولا و لبهای را میچسبد، پیوسته و آهسته، نفسنفس میزند، از شیشه شکسته دریچه، از بند به بند، از برگ به برگ، از جوانه به جوانه، پیگیر قد میکشد. آرام میخزد و میرود. برگ میکند، شکل قلب، سبزِ روشن و سبزِ سیر، زنده و شاداب بالا میخزد. میافتد و برمیخیزد، خم میشود، از شیشه پنجره سرک میکشد به اتاق نگار، دستهای نگار را نگاه میکند که در کار قالی است.
نگار دارد قالی میبافد. قالیچهای که قرار است ببرد خانه بهرام.
نگار فرز و چابک رنگها را کنار هم میگذارد. انگشت و ناخن پشت نخ میبرد. نخ را پیش میکشد و نخی ریز و سبز و زرد و قرمز به آن گره میزند. رنگها پهلوی هم مینشینند. همدیگر را بغل میکنند، کوه و دشت و گل و ریحان، شمع و پروانه و آدم و الاغ و اسب بر قالی نقش میبندد؛ هرچه در نگاه به ذهن و خاطره و خیال نگار میآید، روی قالی مینشیند.
نویسنده/نویسندگان | |
---|---|
ناشر | معین |
نوع چاپ | |
تاریخ چاپ | 1398 |
دسته بندی موضوعی | |
مناسب برای | تمامی گروههای سنی |
شابک | 9789641652045 |
افزودن دیدگاه جدید