گره بر باد نویسنده سیمین جعففر جلالی (یزدی)
خرید کتاب
پشتیبانی 24 ساعته
فرصت 7 روزه بازگشت کالا
تضمین کیفیت کالا
پرداخت امن از درگاه بانکی
گره بر باد نویسنده سیمین جعففر جلالی یزدی
خرید کتاب رمان گره بر باد نویسنده سیمین جعففر جلالی یزدی انتشارات نسل نواندیش
ـ «مامان تلفن کی بود؟ فاطمهخانوم چیکارت داشت؟» مامان لبخند زد. حسین گفت: «لابد خالهاختر بوده دیگه». لبخندی موذیانه روی صورت مامان نقش بست و با تکان دادن سر به همه نشان داد که حامل خبرهای مهمی است. حسین نظرش را به زبان آورد: «فکر کنم مامان یه خبرایی دارهها...» همه، حتی بابا به مامان نگاه کردیم. مامان سعی کرد موضوع را مهیج کند: «غذاتونو بخورید بعد از شام بهتون میگم». مازیار اعتراض کرد: «مگه حالا چشه؟ همین الان بگو». معصوم هم گفته مازیار را تکرار کرد: «راست میگه همین حالا بگو...» اما من با خونسردی گفتم: «ول کنید بابا، چقدر شلوغش میکنید؟ خودش طاقت نمیاره میگه». حسین از جا پرید صورت مامان را بوسید و گفت:
ـ «بگو دیگه مامان جونی...» مامان او را بهجای خودش برگرداند و گفت: «خیلِ خب، بابا طاقت بیارید». بالاخره صدای اعتراض بابا هم درآمد: «چتونه؟ زبون به دهن بگیرید ببینیم چی میگه!» مامان خندید:
ـ «دو تا خبر دارم یکی خوب، یکی بد کدومو اول بگم؟»
نویسنده/نویسندگان | |
---|---|
ناشر | نسل نواندیش |
نوع چاپ | |
تاریخ چاپ | 1395 |
دسته بندی موضوعی | |
مناسب برای | بزرگسالان |
شابک | 978-964-236-795-5 |
افزودن دیدگاه جدید