گندم اثر نیکو اصغری خاناپشتانی

میانگین: 5 (2 رای)

این کتاب در بانک کتاب تلکتاب عرضه شده است
شما می توانید لذت خرید آسان و مطمئن را با تلکتاب تجربه کنید
خرید کتاب و ارسال رایگان به سراسر کشور در سریعترین زمان ممکن 
mailدرصورتی که موفق به خرید اینترنتی کتاب نشدید می توانید برای خرید تلفنی کتاب با شماره 66470460-021 تماس حاصل فرمایید.

آماده ارسال
‏۵۵,۰۰۰ تومان
- 10%
‏۴۹,۵۰۰ تومان

گندم اثر نیکو اصغری خاناپشتانی

مشخصات و خرید اینترنتی کتاب گندم اثر نیکو اصغری خاناپشتانی انتشارات نسل روشن

درباره کتاب:

گندم
باد می وزید و خوشه های طلایی گندم رو نوازش می کرد و همه ی
گندم ها دست در دست هم می رقصیدند و آواز می خواندند. صدای خنده و
شادی شان آنقدر بلند بود که تک درخت اقاقیا بالای تپه هم صدای آن ها را
می شنید و باهاشون همراهی می کرد. گندم کوچولو عضو جدید خانواده ش
بود و هر روز با تابش خورشید سرش را بالا می آورد و رو به آسمان آبی
می کرد و از اینکه با تمام خانواده ش توی این مزرعه بزرگ زندگی می کنند
احساس خوشبختی می کرد. روزهای گرم برای اون و خانواده ش خیلی
لذت بخش بود و نوید به ثمر رسیدن و نزدیک شدن به تولدی دوباره بود.
روزها پشت سر هم می‌گذشت و همگی خوب و خوش در کنار هم زندگی
می کردند. یک روز گرم تابستان گندم با دوستانش در حال حرف زدن
بود و همزمان موهای بلند طلایی اش را شانه می کرد که دید از دور صدای
دم سیاه می آد قارقارکنان بهشون نزدیک می‌شه، اون برخلاف بقیه کلاغ ها
دوست گند مزار بزرگ بود. گندم نگران شد چون هیچ‌وقت دم سیاه رو آنقدر
هراسان ندیده بود. تمام گندم زار سرشان را بالا آوردند و منتظر بودند تا ببینند
دلیل این این همه داد و قال چیه؟ پدربزرگ که چرتش پاره شده بود رو
کرد به سمت اون وگفت: باز چی شده که همه جا رو گذاشتی رو سرت؟ دم
سیاه که نفس نفس می زد رفت به سمت پدربزرگ و گفت: خبر بدی براتون
دارم. زن ها همگی نگران شدند و یکی از آن ها گفت: نکنه باز آدم های خان
با اون ماشین های غول پیکرشون دارن میان سراغمون؟

 

نظرات کاربران

افزودن دیدگاه جدید

About text formats

Restricted HTML