هوای من نویسنده نرجس شکوریان فرد
پشتیبانی 24 ساعته
فرصت 7 روزه بازگشت کالا
تضمین کیفیت کالا
پرداخت امن از درگاه بانکی
هوای من نویسنده نرجس شکوریان فرد
کتاب هوای من نوشته ی نرجس شکوریان فرد
مشخصات و خرید اینترنتی کتاب هوای من اثر نرجس شکوریان فرد انتشارات عهد مانا از فروشگاه تلکتاب
قسمتی از کتاب:
کم نوری فضای کافه و رنگ قهواه ای کلافه ام می کند .میز کنار شیشه را انتخاب می کنم تا بتوانم بیرون را نگاه کنم. میترا از ماشین پیاده می شود.موبایلش را کنار گوشش گذاشته و دارد می خندد. از خیابان عبور نمیکند تا صحبتش تمام شود. قبل از آنکه گوشیاش را داخل کیفش بگذارد صفحهاش را میبوسد. چیزی توی دلم بالا و پایین میشود. درِ کافه را که باز میکند تیپ صورتی ملوسش تازه به چشمم میآید. مثل عروسکهایی که توی ویترین مغازهها هستند دلبر شده است. برایش دست تکان میدهم و لبخند شیرینش را تحویل میگیرم. با ذوق به سمتم میآید و خودش را لوس میکند: وای دلم برات یهذره شده بود! صبر میکنم تا بنشیند. چشمهایش را میدوزد به چشمهایم. لنز طوسیاش، زیبایش کرده، اما: کاش میشد رنگ چشمای خودتو ببینم. تا باور کنم از ته دلت میگی؟ با این حرفم لبهای قرمزش را تو میکشد و ابروهای کمانش درهم میرود: چرا اینجوری حرف میزنی؟ خودت این رنگ رو برام خریدی، منم فقط برای تو گذاشتم، عشق من! صحنهای در ذهنم تکرار میشود. این صحنه چندبار دیگر برایم پیش آمده است... لعنت به من. همین را به سعیده و بقیه میگفتم. نمیدانم چرا یک لحظه حس میکنم دروغگوها لنز میگذارند. خوب شد نرفتی دربی؟ دستی برای کافهدار تکان میدهم و اشاره میکنم که سفارشهایم را بیاورد. و ادامه میدهم: نتونستم برم. دیشب بغض کردی. منم نرفتم.
افزودن دیدگاه جدید