كتاب طبيعت محو
بخشي از كتاب:
- عطري از تو به مشامم اگر رسيد
- رنگي به خاطرم اگر
- استخواني از سينه ام كندي، ميخي به تاولي كه در پنهاني ابر داشتمبزني
- خورشيد به روسريت بسته بودم
- گيسوي تو تاب نياورد
- چه مي دانستم تا پريشان خانه بودم در هوات
- مدار كهنه از چشم پر كد ماه رواني و زخم معتادم گلوله اي در گلوم كاشت و...
افزودن دیدگاه جدید