بیشعوری نویسنده خاویر کرمنت ترجمه محمود فرجامی
کتاب بیشعوری نویسنده خاویر کرمنت ترجمه محمود فرجامی نشر تیسا
دکترخاویر کرمنت بیشعوری موجود در جامعه را یک بیماری میداند. یک بیماری مسری و خطرناک. او این بیماری را خطرناکترین بیماری تاریخ بشر میداند و بیان میکند هرچه یک بیماری خطرناکتر و شایعتر باشد مقابله با آن ضروریتر است. برای مقابله با این معضل بزرگ تاریخ بشریت نیاز به یک راهنمای عملی ارزشمند میباشد که این کتاب میتواند همان منبع ارزشمند باشد. با اینکه ماجراهای ذکرشده در این کتاب ساختگی است اما همگی آنها به واقعیت نزدیک هستند و به شکلی ملموس در زندگی ما وجود دارند.
کتاب با مقدمهای از مترجم و پیشگفتار نویسنده شروع میشود. خاویر کرمنت در این پیشگفتار میگوید که چه اتفاقی افتاد که وی را بر آن داشت که چنین منبع ارزشمندی را تدوین کند. دکترخاویر کرمنت از سطح رفاه و زندگی اجتماعی قابل قبولی برخوردار بود. ماجرا از جایی شروع میشود که پسر وی به جای ادامه دادن مسیر راه ترسیمشده توسط پدر تصمیم میگیرد که به استخدام ارتش درآید و علیرغم مخالفت پدر بر تصمیم خود استوار میماند و مسیر خود را انتخاب میکند. این شروع بحرانهای شخصی دکتر کرمنت میباشد که پس از آن همسر و دخترش هم او را ترک میکنند . کرمنت که درمانده شده بود در نهایت با مراجعه به مشاورش و مشاجرهی فراوان با او خود را یک بیشعور میداند و درصدد این برمیآید که مشکل خود را حل کند.
افزودن دیدگاه جدید