رفتن به محتوای اصلی

بذرت را کجا می کاری جان گوردون ترجمه سیما فرجی

انتشارات: نسل نواندیش

مشخصات کتاب

نویسنده:
سال چاپ: 1398
تعداد صفحه: 192
قطع: رقعی
دسته بندی:

خرید کتاب

فروشگاه: تلکتاب
آماده ارسال
‎تومان۲۹٬۹۰۰
میانگین: 5 (2 رای)

ارسال رایگان برای سفارشات بالای 1 میلیون تومان,ارسال تهران اگر تا ساعت 16 ثبت شود در همان روز بین ساعت 18 تا 22 و پس از آن فردای همان روز و شهرستان 2 تا 4 روز

پشتیبانی 24 ساعته

فرصت 7 روزه بازگشت کالا

تضمین کیفیت کالا

پرداخت امن از درگاه بانکی

بذرت را کجا می کاری جان گوردون ترجمه سیما فرجی

خرید کتاب بذرت را کجا می کاری جان گوردون ترجمه سیما فرجی انتشارات نسل نواندیش

دوستان جاش اغلب نکته‌هایی را می‌دانستند که دیگران کم‌تر به آن‌ها توجه می‌کردند. زندگی جاش، آن‌گونه که به‌نظر می‌رسید، کامل و تمام‌عیار نبود. البته، او خانه‌ای بزرگ و دوست‌داشتنی و شغلی مهم در سازمانی پرآوازه داشت. همچنین، آینده‌ای درخشان پیش رویش بود. با این حال، او حلقه‌ای گمشده را در زندگی‌اش احساس می‌کرد. او دیگر از رفتن به محل کارش چندان هیجان‌زده نمی‌شد. البته، موضوع این نبود که او از شغلش نفرت دارد. او فقط دیگر به شغلش عشق و علاقه‌ای نداشت. همه‌ی انسان‌های پیرامونش این حقیقت را می‌دانستند. یکی از این افراد نیز رییسش بود. او روز گذشته جاش را به دفتر کارش فراخواند تا خبرهایی ناخوشایند را برایش مطرح کند.

مارک، رییس جاش، به او چنین گفته بود: ”تو همان شخصی نیستی که من پنج‌سال پیش استخدامش کردم. تو در آن زمان بسیار پرشور و باانگیزه بودی. تو همواره بسیار مشتاق و پرانرژی به‌نظر می‌رسیدی. تو همواره اندیشه‌هایی جدید و خلاقانه را در سر می‌پروراندی و به‌کار می‌گرفتی. اکنون، به‌نظر می‌رسد که دیگر حتی نمی‌خواهی در این‌جا کار کنی. چه اتفاقی افتاده است؟“

جاش به زمین نگاه می‌کرد زیرا نمی‌خواست به چشمان رییسش بنگرد. او می‌دانست مارک دراین‌باره حق دارد؛ اما شنیدن حقیقت از زبان مارک سبب می‌شد همه‌ی این رویدادها برای او واقعی‌تر به‌نظر برسد. او احساس می‌کرد به‌راستی شرمنده است و نمی‌توانست دلیلی منطقی را برای مارک مطرح کند. سپس، درحالی‌که سرش را بالا می‌آورد و آن را تکان می‌داد، چنین گفت: ”خودم هم نمی‌دانم. ای‌کاش می‌توانستم پاسخی بدهم؛ اما نمی‌توانم. فقط می‌توانم بگویم که احساسی همچون گذشته ندارم. دلیلش را نمی‌دانم. فقط شور و اشتیاق گذشته‌ام را نسبت به کارم احساس نمی‌کنم.“ او مطمئن نبود آیا باید حقیقت را بر زبان می‌آورد یا خیر؛ اما برمبنای تربیت خانوادگی و تجربه‌های زندگی‌اش به این نتیجه رسیده بود که پاسخ صادقانه همیشه بهترین پاسخ خواهد بود. به‌علاوه، حقیقت هر روز در چهره‌ی او نمایان بود و زبان بدنش نیز در طی سال گذشته همواره این حقیقت را آشکارا نشان می‌داد


mail

قطع رقعی
نوع جلد شومیز
وزن
نویسنده/نویسندگان
ناشر نسل نواندیش
نوع چاپ
تاریخ چاپ 1398
دسته بندی موضوعی
مناسب برای بزرگسالان
شابک 978-964-236-531-9

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.