دن کیشوت اثر میگوئل دو سروانتس ترجمه ذبیح الله منصوری

دن کیشوت اثر میگوئل دو سروانتس ترجمه ذبیح الله منصوری

مشخصات و خرید اینترنتی کتاب دن کیشوت اثر میگوئل دو سروانتس ترجمه ذبیح الله منصوری انتشارات نگاه

در یک روستا از ولایت مانش، که من هیچ میل ندارم اسم آن را به یاد بیاورم، تقریبا در همین اواخر، یکی از این اصیل زاده ها که پیوسته نیزه و سپر او به دیوار آویخته و یابوی لاغرش در اصطبل بسته شده و یک تازی شکاری دارد، زندگی می کرد. غذای او عبارت بود از آبگوشتی که نصف بیشتر آن را گوشت گاو - نه گوسفند - تشکیل می داد و هر شب به حاضری می ساخت، و روزهای شنبه غذای لذیذ او نیمرویی بود که با پیه خوک اماده میشد، و روز جمعه اش عدس نمی خورد و فقط روز یکشنبه یک جوجه کبوتر بر سر میزش به عنوان یک غذای فوق العاده و تجملی،گذاشته میشد. مع هذا، سه چهارم درآمد او برای تهیه این اغذیه به مصرف می رسید. اما یک چهارم دیگر از درآمد این اصیل زاده، صرف خرید یک کمر چین فاستونی می شد که در روزهای جشن با جوراب های پشمی و کفش تخت نازک می پوشید و سایر روزها لباس او عبارت بود از یک کمرچین از پارچه های معمولی که به ندرت عوض میشد.