خورشید عمارت اثر نگین پوراسلامی

میانگین: 5 (2 رای)

این کتاب در بانک کتاب تلکتاب عرضه شده است
شما می توانید لذت خرید آسان و مطمئن را با تلکتاب تجربه کنید
خرید کتاب و ارسال رایگان به سراسر کشور در سریعترین زمان ممکن 
mailدرصورتی که موفق به خرید اینترنتی کتاب نشدید می توانید برای خرید تلفنی کتاب با شماره 66470460-021 تماس حاصل فرمایید.

آماده ارسال
‎تومان۸۹٬۰۰۰
- 10%
‎تومان۸۰٬۱۰۰

خورشید عمارت اثر نگین پوراسلامی

مشخصات و خرید اینترنتی کتاب خورشید عمارت اثر نگین پوراسلامی انتشارات نسل روشن

درباره کتاب:

– هاجر… هاااجر کجایی درد گرفته؟ پاشو بیا ظرف‌ها رو ببر سر چشمه بشور. مادرم غر می‌زد و من لپ‌هایم را می‌کشیدم تا جلوی ننه‌ی جلیل سرخ‌تر به نظر بیایند. من یک دختر روستایی ساده از خانواده‌ای پرجمعیت بودم. پدرم رعیت بود و مادرم تا جایی که می‌توانست زاییده بود. آن‌قدر زیاد بودیم که پدرم گاهی اوقات اسامی ما را فراموش می‌کرد. مردم می‌گفتند در بین خواهرانم از همه زیباترم، اما چه فایده؟ خوشگلی که نان و آب نمی‌شد، چون بیشتر شب‌ها گرسنه سر بر بالین می‌گذاشتیم. من عاشق جلیل، پسر شرور روستا شده بودم؛ اصلاً همین شر بودنش دلم را ربوده بود. همه پشت سرش حرف می‌زدند، اما زیباترین پسر روستا بود؛ چشمانش از جنگل سبزتر بودند و یکی دو بار پنهانی مرا بوسیده و دلم فرو ریخته بود. – هاجر ورپریده خورشید اومد وسط آسمون بدو دیگه! دیگر بی‌خیال شدم؛ مجمع مسی و ظرف‌ها را برداشتم و با خواهرم راهی چشمه شدیم. زنانی که متأهل بودند بیشتر با مادرشوهر یا خواهر‌شوهرشان و مجردها با خواهر یا دوستشان می‌آمدند و به نوبت ظرف یا لباس می‌شستند. ما یک جین بچه بودیم؛ ده تا دختر، دو تا پسر. در واقع مادرم آن‌قدر زاییده بود تا بالاخره با نذر و دعا دو بچه‌ی آخر پسر شدند. چهار تا از خواهرهایم در همان روستای خودمان ازدواج کرده و یکی از یکی بدبخت‌تر بودند.

 

نظرات کاربران

افزودن دیدگاه جدید

About text formats

Restricted HTML