داستان زندگی 2 اثر حسن فیروزی
مشخصات و خرید اینترنتی کتاب داستان زندگی 2 اثر حسن فیروزی انتشارات نسل روشن
اکنون برای من گذشتهها، خاطرات لذتبخشی هستند
… وارد نه سالگی میشدم، فصل بهار در پیش بود. چند روز بیشتر به
عید نوروز باقی نمانده بود. به خاطر مرگ داداش مظاهر، هنوز پدر و مادرم
سیاهپوش بودند اما من همچنان درعالم بچگی خودم به سر میبردم. نه
شادیها برای من مانند بزرگترها پیوسته پر دوام بود، نه غمها و دلآزردگیها!
همواره به دنبال چیزهایی بودم كه حس كنجكاوی كودكانهام را برمیانگیخت!
من علاوه بر مشاهدات خود از جهان پیرامون، هنوز هم عمدتاً در شناخت
روزافزون از افرادی چون: مادر، پدر، برادران، اقوام نزدیک، افراد محله و…
هستم. البتّه به تدریج در مسیر شناخت کلی روستا، مزارع پیرامون، باغات،
تپّهها و کوههای اطراف روستا نیز بیشتر و بیشتر قدم میگذاشتم.
البتّه بیشتر از دنیای پیرامون که میدیدم، هنوز هم از زبان پدر، مادر،
برادر و حتّی از گفتگوی آدمهای محله و… چه در حوزهی آموزشهای
اوّلیهی دینداری، چه دربارهی جاهای ناشناختهی دورتر و… میشنیدم،
حجم روزافزون کسب اطلاعات و معلوماتم را شکل میدادند
تا نه سالگی خود به زندگی داداش مظاهر از ابتدا تا هنگام مرگش عمدتاً
آگاه شدم. همینطور فهمیدم كه روزگار جوانی پدر و مادرم چگونه سپری
شده است و یا داداش عبدالله که از همان سن پایین چقدر با پدر و مادر
ناهماهنگ بوده!
افزودن دیدگاه جدید