- كتاب سجاده و صليب : ميان دو دلداده جز عشق حرفي براي گفتن وجود ندارد. آنها هر چه سد راهشان باشد از ميان بر مي دارند تا از وصال عشق ، شوقي سرشار نصيبشان گردد.
- سجاده و صليب ، قصه همين دلباختگان است كه از دو دين متفاوت در برابر هم قرار مي گيرند و بايد ديد كه با اين تفاوت ها چگونه برخوردي خواهند داشت.
- داستاني سراسر حوادث شيرين... قصه اي بسيار شاد و جذاب...
- قسمتي از كتاب:
- توي تخت خواب وول مي زدم، اما همه حواسم اون پايين وسط حياط بود. مي دونستم بايد كپه مرگمو بذارم تا بتونم زود بيدار شم و به كارام برسم،
- اما كو خواب؟ چيزي كه از چشمام فراري شده بود و اصلا هم قصد نداشت خودشو به پلكاي من تسليم كنه و ...
افزودن دیدگاه جدید