همسر گزینی امروزی نویسنده دکتر علی شمیسا

میانگین: 5 (1 رای دادن)
  • نویسنده :
  • شابک : ‫‭978-964-236-644-6‮‬‬

این کتاب در بانک کتاب تلکتاب عرضه شده است
شما می توانید لذت خرید آسان و مطمئن را با تلکتاب تجربه کنید
خرید کتاب و ارسال رایگان به سراسر کشور در سریعترین زمان ممکن 
mailدرصورتی که موفق به خرید اینترنتی کتاب نشدید می توانید برای خرید تلفنی کتاب با شماره 66470460-021 تماس حاصل فرمایید.

آماده ارسال
‎تومان۲۶۹٬۹۰۰

همسر گزینی امروزی نویسنده دکتر علی شمیسا

خرید کتاب همسر گزینی امروزی نویسنده دکتر علی شمیسا انتشارات نسل نواندیش

ازدواج، تصمیم كبرای هر دختر و پسری و یک انتخاب آزاد است؛ انتخابی که با سرنوشت و نمایشنامه‌ی زندگی شما رابطه‌ی مستقیم دارد. می‌توانید انتخابی بزرگ، مطلوب و عالی یا انتخابی بد و نادرست داشته باشید. امروزه ازدواج فقط یك تقدیر نیست. در گذشته‌های نه‌چندان دور، ازدواج تصمیم و سعادتی اجباری بود، اما بهتر است انسان امروزی به این پیوند بزرگ به دیده‌ی انتخابی آزاد و بزرگ بنگرد. اگر انتخاب پسر یا دختر خوب و باکیفیت نباشد، باید در این مسیر از طرف انتخاب بد خود، منتظر تحقیر، توهین، سرزنش و بی‌حرمتی باشد. اگر این انتخاب، آگاهانه نباشد، همه‌ی این‌ها دیر یا زود اتفاق می‌افتند. حال توجه کنید که هر انتخابی، روان‌شناسی و معیارهای خاص خود را می‌طلبد.

هنگامی‌که می‌خواهید گوشی باکیفیت و به‌روز بخرید یا قصد دارید تصمیمی دقیق و حساس بگیرید، این دقت و حساسیت خود را می‌طلبد. اگر در حوزه‌ی ازدواج و انتخاب‌تان دقت به خرج ندهید و بخواهید با تبعیت از احساسات محض تصمیم بگیرید، گاهی نتیجه‌ی آن خوب و اکثر مواقع بسیار بد است و به شما و خانواده‌تان ضربه‌های جبران‌ناپذیری وارد می‌کند. به‌عنوان دختری پر از آرزو یا پسری رویایی باید در تصمیم‌هایتان دقت به خرج دهید. اگر نمی‌توانید تصمیم کبری بگیرید، تصمیم‌گیری برای این انتخاب را به دست اهل و کارشناس آن بسپارید. لطفاً ! هر دختر یا پسری که برای این پیوند سرنوشت‌ساز، صلاحیت تصمیم‌گیری ندارد، بهتر است یک روان‌شناس بسیار دقیق را که متخصص امر ازدواج و خانواده است، در کنار خود داشته باشد.

ازدواج، یکی از مهمترین تصمیم‌هاست که می‌تواند زندگی کسی را بسازد یا آن‌را ویران کند؛ می‌تواند شروع بحران‌های روحی عمیق برای دختر یا پسر باشد و شخصیت آن‌ها را متلاشی یا جنبه‌هایی از آن‌را تکمیل کند. ازدواج می‌تواند تولد و آغازی برای رسیدن به پایانی خوب یا تجربه‌ی رنج، درد، تحقیر پی‌درپی، انحلال و تخریب شخصیت باشد.

با توجه به اهمیت این انتخاب در سرنوشت فرد، جایگاه آموزش مفاهیم اصلی ازدواج در آن کجاست؟ امروزه در زمینه‌ی هر موضوعی، آموزش در نخستین و مهمترین جایگاه قرار دارد. ساده‌ترین مثالی که می‌توان به آن اشاره کرد آموزش رانندگی است. بعد از آموزش و قبول شدن در آزمون، گواهینامه‌ی پایه یک یا دو برای فرد صادر می‌شود. این سند به فرد اعتماد به‌نفس می‌دهد که پشت فرمان بنشیند. حال وقتی می‌خواهید پشت فرمان زندگی و سرنوشت‌تان بنشینید، با چه انگیزه‌ای این پیوند را به وجود می‌آورید؟ آیا هرگز فکر نکرده‌اید که این‌همه ازدواج‌های ناموفق و طلاق، محصول همین عدم آموزش‌‌هاست!

امروزه جامعه در همه‌ی ابعاد آن دستخوش تغییرات پرشتابی شده است. ازدواج و ساختار محتوایی و اجرایی آن از این دگرگونی‌ها بی‌بهره نیست. جوانان زیادی را دیده‌ام که جدایی دردناک و زودهنگام را تجربه کرده‌اند. با کالبدشکافی ازدواج آن‌ها متوجه می‌شوم که این دو، یا یکی از آن‌ها از آموزش‌های لازم در خانواده، جامعه و رسانه‌های فرهنگی محروم بوده‌اند. چه کسی باید این حلقه‌ی مفقوده را بیابد و نقص آن‌را جبران کند؟

ازدواج، مفهومی کلی است که ده‌ها کلیدواژه زیر چتر آن پنهان شده ‌است و زیرمجموعه‌ی واژگانی ظریفی دارد. با این‌که جوانان، کلیات آن‌را می‌دانند، اما از جزییات و ظرایف آن اطلاع ندارند. آیا فکر نمی‌کنید تهیه‌ی دفترچه راهنمای تعیین و تشریح این موضوع، ضرورت دارد؟

می‌خواهم با جسارت، تجربه و دانش خود درباره‌ی این مقوله، این کار را انجام دهم تا شاید جوانان بسیاری را از نابودی نجات دهم. من ناجی‌ای هستم که به‌دنبال حذف مفهوم قربانی و مظلوم می‌گردم. این کار به بسترسازی فرهنگی در زمینه‌ی ازدواج نیاز دارد. دختر و پسری که بر پایه‌ی ازدواجی کودکانه و نابالغانه، تشکیل خانواده داده‌اند و هنوز مفهوم خانواده را درک نکرده‌اند، چگونه می‌توانند از عشق خود مراقبت کنند؟ ازدواج، فرایندی است که باید درباره‌ی آن مطالعه کافی داشت. بیشتر ازدواج‌های سست‌بنیاد با جدایی در سال اول به پایان می‌رسند.

امروزه ازدواج کردن مانند گذشته چندان ساده نیست. در ازدواج سنتی هر کس جایگاه خود را می‌دانست. مرد با اِعمال اقتدار، مسئول تامین مالی خانواده بود و زن، وظیفه‌ی خانه‌داری و فرزندپروری را به عهده داشت. امروز زندگی به‌طور چشمگیری دگرگون شده است. مسئولیت‌ها تقسیم و بر پایه‌ی ویژگی‌های فردی زن و مرد تعیین می‌شوند و پیامد این دگرگونی‌ها روشن است. اگر نیازها و هدف‌‌های فردی برآورده نشوند، انسان از خود می‌پرسد: چرا باید به این رابطه ادامه بدهم و بار مسئولیت آن را به دوش بكشم؟

در ازدواج‌های امروزی، زن و مرد خارج از خانه کار می‌کنند. نتیجه‌ی این تغییر سبک زندگی، بسیار مهم است؛ زیرا ممکن است آن‌ها در چنین موقعیتی به جهات متفاوت کشیده شوند و هر کدام ناگزیر به‌دنبال هدف‌های خود بروند. در این وضعیت،‌ زمانِ با هم بودن همسران کاهش می‌یابد و بر مشغولیت‌های فکری و فشار روانی آن‌ها افزوده می‌شود و درنتیجه با گذر زمان از هم دور و جدا می‌شوند.

 

این کتاب، راهنمای ازدواج شماست
در این کتاب قصد دارم ادبیات و ذهنیتی بالغانه توام با فرهنگ و ابزار پرسشگری را در شما که قصد ازدواج دارید، به وجود آورم. شاید نتوانید همه‌ی این سؤالات را از نامزدتان بپرسید؛ شاید ناخودآگاه درمقابل شما جبهه بگیرد؛ از جواب دادن طفره برود؛ سؤالات را غیرمستقیم مسخره کند؛ بسیار رند باشد و جواب‌هایی کلی و سطحی بدهد که به‌ظاهر شما را قانع کند.

اگر علاقه‌مندید به شناخت عمیق و بالغانه برسید، باید با ابزار پرسشگری، حوزه‌های گوناگون ذهنی نامزدتان را جستجو کنید. هر پرسش می‌تواند پنجره‌ای را مقابل شما بگشاید یا ابهامی برایتان به‌وجود آورد.  گاهی در سؤالی متوقف می‌شوید و انتخاب‌تان تغییر می‌کند. فرهنگ ما فرهنگ خجالت و رودربایستی است و سعی می‌کنیم با تعارف بیش‌ازحد، یکدیگر را شرمنده کنیم. آن‌قدر با واژه‌ها بازی می‌كنیم که از اصل مطلب دور می‌شویم و نمی‌توانیم سؤالات اساسی‌تر را بپرسیم.

در این دیدگاه معتقدیم که ازدواج، شکلی از مذاکره‌ی اصولی است و باید قواعد آن‌را رعایت کنیم. این سؤالات، بسیاری از نگرانی‌های شما را برطرف می‌کنند. یادتان باشد خیلی از آدم‌ها پر از بازی، نیرنگ، حقه و کلک هستند و هنگام جواب دادن، شما را دور می‌زنند. اگر با حالت "من کودک خود" به‌ سؤالات پاسخ دهید، جواب‌های بدی نمی‌شنوید یا ترجیح می‌دهید همه‌ی جواب‌ها مثبت باشند.

گاهی دیده شده که دختر یا پسر، مقهور اتوریته‌ی نامزدشان شده‌اند. به‌عنوان مثال، اگر یکی از آن دو تحصیلات عالی دارد؛ مهندس یا دکتر است؛ آن یکی ناخودآگاه خود را مقهور او می‌داند و هر چه را که او بگوید، دربست می‌پذیرد.

اگر شخصیت بالغ داشته باشید، هر لحظه و هر روز، همه‌چیز را تمام‌شده نمی‌دانید. باید خودتان را ازنظر روانی طوری آماده کنید که حتی بر سر سفره‌ی عقد هم بتوانید "نه"‌‌بگویید؛ بدون آن‌که احساس گناه یا مقصر بودن کنید. بحث سرنوشت و عمری در کنار کسی بودن است؛ بحث معاهده‌ی حقوقی سنگینی است که به‌راحتی نمی‌توان به آن بله گفت یا مسیر را تغییر داد.


 

نظرات کاربران

افزودن دیدگاه جدید

About text formats

Restricted HTML